۱۳۸۹ آبان ۲۰, پنجشنبه

تئوسوفی

حائری معتقد بود نگاهی که به فلسفه اسلامی قداست می دهد و برای انکه بگوید فلسفه اسلامی متفاوت از فلسفه در معنای رایج ان در جهان است به آن القابی از قبیل تئوسوفی می دهد به فلسفه اسلامی لطمه می زند چرا که فلسفه اسلامی را در حد فنونی از قبیل "جن گیری" و "احضارارواح" نزول می دهد:

"همین شهرت به حق [فلسفه اسلامی] را هم شرق شناسان ناوارد به خصوص امثال هانری کربن و پیروان او از فلسفه اسلامی گرفته اند و به اصرار شگفت اوری برچسب تئوسوفی(theosophy) را به فلسفه اسلامی زده اند و دائم این عنوان را در مجامع شرق شناسی تکرار و به این نوآوری کربن مباهات می کنند. اینان فلسفه اسلامی را به کلی از درجه اعتبار حتی یک نوع تفکر انسانی ساقط کرده و در رده روش هائی همچون فن جن گیری و احضار ارواح قلمداد کرده اند." (جستارهای فلسفی، 1384، انتشارات حکمت، صص 368-367)

در اینجا حائری صریحا منتقد کسانی از قبیل هانری کربن و سید حسین نصر است بدون آنکه صریحا نامی از دومی ببرد.

یادمان باشد سید حسین نصر هم در مقدمه کتابش بر ملاصدرا که با عنوان "صدرالمتالعین شیرازی و حکمت متعالیه" به فارسی برگردانده شده و نشر سهروردی چاپش کرده، از لقب "تئوسوفی" در توصیف فلسفه اسلامی به خصوص فلسفه ملاصدرااستفاده می کند.

۳ نظر:

  1. Haeri in his book "knowledge by presence, which I always admire as one of the greatest books about Islamic epistemology uses theosophy synonymous to Hikmat. I assume Corbin does it too. To my humble opinion this is to intentionally distinguish between Hikamt as an Islamic indigenous knowledge and philosophy as a borrowed discipline.  

    پاسخحذف
  2. مساله یک مساله عمیق تاریخی است و خود را در امد و شدی که بین واژه "حکمت" و "فلسفه" در مورد فلسفه اسلامی وجود دارد نشان می دهد.

    پاسخحذف
  3. ح. جان منظورت را دقیق نفهمیدم. حائری که اصولا "حکمت" و "فلسفه" را یکی می داند. من هم به نظرم استدلالش درست است و نباید ایندو را جدا دانست.

    پاسخحذف